مشاهده می کنید عکسهای سفارشی دانشجویی دخترونه و پسرونه مخصوص، دانلود انواع طراحی شده جملات تصویری جدید خیلی خاص و
انرژی دار،
بهترین جمله های فاز سنگین با موضوع ما با افتخار میگیم که رشته مون حقوقه، همراه
هستید با انواع مختلف تصویرهای لاکچری و یادداشت های تصویری خیلی قشنگ،
تصاویر متن دار خاص و عالی و استاتوس های ویژه برای کلاس گذاشتن واسه رشته تحصیلی بروبچه های رشته حقوق، عکسنوشته های باحال، به روز و شیک
راجع به خوندن رشته حقوق مخصوص
متن
پروفایل، عکس در کنار متن بامعنی جالب و انگیزشی، عکسای ویژه فرا رسیدن ایام تحصیلی دانشگاه و تصاویر در کنار
تکست های درخواستی خیلی خوندنی با عنوان من حقوق میخونم طبق درخواست کاربران تهیه شده در این سایت در پاییز سال 1396 . با ما همراه باشید...
از کسی که حقوق میخواند بترس...!
حقش از هرچیزی برایش مهم تر است...!
***************************************
ای وکیل الوکلا رای مبارک بادت
آن مواعید که کردی مرواد از یادت
در شگفتم که در آن مهلت تبلیغاتی
پول تبلیغ فراوان چه کسی میدادت
تو همان بندی زندان رژیم شاهی
که دم همت ما کرد ز بند آزادت
حالیا رای به صندوق شده پنداشتی از
طالع نامور و دولت مادرزات؟
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
قامت سرو مثال و قد چون شمشادت
خیز بر شادی این ملت بیچاره بکوش
ورنه طوفان حوادث بکند بنیادت
بانگ احسنت و صحیح است فراموش نمای
که مگر حرف دگر یاد نداد استادت
جایگاه عمل است و پل باریک صراط
از بد حادثه اینجای گذار افتادت
چار ساله است عروس تو مپندار مدام
کرده این گنبد مینای فلک دامادت
جوهر رای تو از سرخی خون دل ماست
ای که این صندلی سرخ نموده شادت
لذت دبدبه و کبکبه اش شیرین است
همتی تا که بخوانند ز نو فرهادت
کوه نادانی و اوهام و تعصب بتراش
پند هالو بشنو ، هر چه که بادابادت
***************************************
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تاکنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید. نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدیدکه مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال،حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی !
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم اینهمه گرفتاری دارید
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام شما چطور انتظار دارید به خیریه شما
کمک کنم؟