جمله عکسهای سفارشی خیلی زیبا،
تصویرهای نوشته دار فاز غم، انواع تصاویر و تکست های بی نظیر با عنوان چاره نداشتن مخصوص متن پروفایل، دانلود عکس و متنهای خیلی خاص و یادداشت های تصویری غمگین با
موضوع چاره ای ندارم برای پروفایل، جملات تصویری ناب و استاتوس های خواندنی راجع به نداشتن چاره، طراحی شده طبق درخواست های شما عزیزان.
دل نهادم به صبوری... که جز این! چاره ندارم...
غرق درآینـه بودم پیِ دیدار خودم
بلکه مرهم بزنم بر دل بیمار خودم
رد شدم از ستم ثانیه ها با تردیـد
تا به زحمت بکشم پرده به اسرارخودم
مثل تصویر غلط در دل رویا شده ام
باز باید بزنـم تیشه به افکار خودم
همچو رودی که به شدت برود رو به سراب
شاهــد مرگ دلـم باشم و انکـار خودم تا به کی بر دل نفرین شده مرهم بزنم
چه کنم چـاره نـدارم به جز آزار خودم
"مرتضی محمدخانی"
"بغض" میکنم برای ردِ پای به جامانده بر دلم چاره ای ندارم! باید دردِ رفتنت را با چیزی پر کنم...!
همخواب رقیبانی و من تاب ندارم
بی تابم و از غصه ی این خواب ندارم
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من
زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند دگری بر سر کویت
دانی که ز اغیار وفادارترم من
بر بی کسی من نگر و چاره ی من کن
زان کز همه کس، بی کس و بی یارترم من...
و از باور مرا در شک و از شک در یقین انداخت مرا ابلیس چشمانت به فکر ترک دین انداخت
در اوج سنگ دل بودن ندارم چاره جز پاسخ من آن کوهم که در گوشش ندای تو طنین انداخت
پر از احساسم و بی اندکی تدبیر می تازم چون آن اسبی که رم کرد و سوارش را زمین انداخت
تو در تقدیر من کم بودی از این رو به جای چین خدا بر تارک پیشانی من نقطه چین انداخت
دلم در بند بود انگار و هر دم دنده های من مرا یاد قفس با میله هایی آهنین انداخت
بها دادم به تنهایی و نیشم زد، چه ظلمی شد به هر کس مثل من این مار را در آستین انداخت
به بودن ها… نبودن ها… ندارم دیگه هیچ میلی ولی حتی اگه میرم بدون: دلتنگتم خیلی به موندن ؛ خاطرم از خاطره هامون مکدّر شد به رفتن ؛ حالم از دیوونه های شهر بدتر شد نه موندن چاره ی من شد؛ نه رفتن شرطِ آزادی تو جای آسمون بودن؛ به من بازم قفس دادی
تو که نباشی چاره ای ندارم باید بسوزانمشان!!! این شعرها تمام راز های مرا می دانند...
چرا که می دانم… می دانم که چه ها در سرزمین دلم خواهند کرد… و من… در برابرشان جز نگریستن چاره ای ندارم
*********************
شنیدم با یکی دیگه هستی به جا من دل به غریبه بستی شنیدم هر جا میره باهاشی میمیره اگه یه روز نباشی شنیدم از عشق من رونده شدی دوباره اون که کم آورده تویی شنیدم عکسش تو قاب خونته هرجا میری هرجامیری بهونته پس دلِ من چی چرا گذاشت و رفت ای دل ِ غافل اونم گذاشت و رفت بی کسی و غم اومد سراغم چاره ندارم باید جداشم
*********************
وقتی آسمان با آن همه عظمتش نمی تواند بغضش را نگه دارد از من تنها که جز سر بر دیواری گذاشتن چاره ای ندارم چه انتظاری داری...