همراه هستید با انواع جدیدترین عکس متن دار آموزنده و استاتوس های تیکه دار با عنوان خشمگین شدن
واسه متن پروفایل، معرفی و دانلود جملات تصویری خیلی خاص، بهترین مطالب خواندنی جالب و عکس های گوناگون و تصاویر جدید خنده دار با موضوع خشم آدما برای پروفایل، مجموعه
تصویرهای ناب، جمله عکسهای خاص عالی و دیده نشده و بهترین عکس های نوشته دار آموزنده با نکته های خوندنی،
تصویرنوشته های متنوع، پرنکته و مطلب های جالب و عکسای معنادار دیدنی راجع به مواقع خشم، تهیه شده در این سایت در پاییز سال 1396. با ما همراه باشید...
در موقع خشم ده ثانیه صبر کنید
شاید فحش بهتری به ذهنتان برسد! خخخخخخخخخخخخ
******************************
هیچ خشمی بالاتر از عشقی که به نفرت تبدیل شده باشد ، نیست . . .
******************************
سگ اصحاب کهف:دست هایی از خشم و خشونت دارید،میدرید و میکشید،دندان تیز
کرده اید و جهان را پاره پاره میکنید.این سگ که اینهمه از او نفرت
دارید،نام من است ولی خوی شماست!
"عرفان نظرآهاری"
******************************
از بس که در هوایت هر ره سپرده بودم
دندانِ خشم ، خاموش ، بر دل فشرده بودم
با یاد بودنت واى ! از من نمانده چیزى
از بس که یاد خود را از دل سِتُرْدِه بودم
دور از تو مانده بودم ، یک عمر زنده در گور
بر سخت جانى خود ، این شک نبرده بودم
افسانه ى شگفتى ، دور از تو من ، که دیدم
جان جاى دیگرى بود ، اما نمرده بودم !!!
زخمى به سینه دارم ، همزاد بوده با من ؟!
یا در نبرد تقدیر ، این زخم خورده بودم
وقتى بهار رویت خندان رسید از ره
پاییز وار بى برگ ، در خود فِسُرْدِه بودم
وقتى که کرد معشوق ، از من طلب خودم را
افسوس من ** خودم ** را ، با خود نبرده بودم
دلم گرفته آقا جان ، دیگه وقتشه ، به خدا وقتشه که
ظهور کنى . آقا جان خشکى مکن با منِ تشنه
******************************
چه هوایی
چه طلوعی
جانم
باید امروز حواسم باشد که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا
به خدایی که خودم میدانم
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب ساخته اند
به خدایی که خودم میدانم
به خدایی که دلش پروانه است
و به مرغان مهاجر هر سال راه را میگوید
و به باران گفته است باغها تشنه شدند
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست
که مبادا که ترک بردارد
به خدایی که خودم میدانم
چه خدایی
جانم...
******************************
چرا تو شب از تاریکی قصه هایی باشه
خوبه تو این قصه یه چراغی باشه
تو زیرزمینش پله هایی واشه
واقعیت تلخه تو قصه عشق و حالی باشه
بدون ایهام و قافیه ی خاصی باشه
همچین چیزی باید خیلی لوس و عادی باشه
شایدم یه درصد یه کار استثنایی شد
میگفتن نمیشه ، نمی شد!
^_^
صدام نمیرسید اونوقت که آروم و ساکت بودم
فریاد من از رو خشم نیست بلند میگم همه بشنون!
برای دیدن استیکرهای تلگرامی و یا تصاویر بیشتر از لینک های پایین استفاده نمایید.