هم خانواده کلمه اعتراض ؛ عرض، معترض، تعرض، معترضه و اعتراضات است.
واژه اعتراض از کلماتی است که ریشه در زبان عربی دارد و در زبان فارسی به معنی، انتقاد و واخواهی است. واژه اعتراض از ریشه کلمه عرض به معنی نکته و خرده است. به کسی که از چیزی یا از کسی معترض باشد و به واخواهی و نکته گیری قیام کند، گویند اعتراض می کند.
واژه اعتراض در زبان فارسی و در مکان های متفاوت بسیار مورد استفاده قرار گرفته می شود. در دادگاه ها و یا مجلس نماینده گان به رای و یا سخنی معترض باشند از واژه اعتراض استفاده می کنند. مترادف های واژه اعتراض عبارتند از؛ واخواهی، نکته گیری، خرده گیری، مواخذه، تعرض، بازخواست، ایراد و انتقاد است.
در فرهنگ معین واژه اعتراض به معنی ؛ تعرض کردن، واخواست و نکته گیری نمودن است. همچنین در لغت نامه دهخدا نیز به معنی ؛ تعرض کردن و بازداشتن می باشد. این واژه در فرهنگ عمید به معنی ؛ منع کردن، خرده گرفتن، در بدیع، نکته گیری، ایراد گرفتن، عیب گرفتن، بازداشتن و در بین کلام برای افاده معنای خاص جمله معترضه را آوردن آمده است.
همچنین در فرهنگ واژگان فارسی سره در معنی این واژه به معانی چون؛ واخواهی ، خروش، خرده گیری و پرخاش و در فرهنگ واژه های فارسی هوشیار نیز به معنی؛ نکته گیری و عیب گرفتن پرداخته شده است