هم خانواده کلمه حضور؛ محضر، حاضر و حضر است.
واژه حضور ریشه در زبان عربی دارد و معادل آن در زبان فارسی وجود و خدمت است. مقابل واژه حضور، کلمه غایب می شود. واژه حضور به معنی پیشگاه و درگاه کسی بودن نیز می باشد.
مترادف های این واژه عبارتند از ؛ وجود، ظهور، درگاه، خدمت، پیشگاه، آستان، جلوت، تشریف، محضر، جلوه، نزد ، رو به رو، تمرکز، نمود و توجه است.
متضاد های این واژه نیز؛ غایب، خلوت و تفرقه است. در فرهنگ معین واژه حضور به معنی؛ ظاهر، وجود، حاضر شدن، درگاه، حاضر و غایب کردن است.
هم خانواده حضور در حال حاضر در کلاس های پایه چهارم ، پنجم و ششم ، تدریس می شود.
همچنین در لغت نامه دهخدا نیز واژه حضور را به معنی؛ نقیض غیبت، حاضر آمدن و حاضر شدن آورده است. فرهنگ عمید هم در معنی این کلمه به ؛ نزد کسی بودن، ظهور، وجود، پیشگاه، نزد، حاضر شدن و کلمه ای احترام آمیز از حضور کسی اشاره کرده است. در فرهنگ واژه های فارسی سره نیز به آمادگی ، رو در رویی و بودن در پیشگاه در معنی واژه حضور پرداخته است.
بیشتر بخوانید :