شاخسار یکی از کلمات رایج در متون و اشعار فارسی می باشد که در فرهنگ لعت های مختلف با معانی تقریبا مشابهی همراه است. این کلمه یک اسم فارسی دخترانه هم محسوب می شود که در فرهنگ دهخدا به معنی محل انبوهی شاخه های درخت معنی شده است.
در فرهنگ معین کلمه شاخسار به معنی قسمت بالایی درخت که پر از شاخه می باشد معنی شده است که تقریبا با معانی ان در فرهنگ دهخدا یکسان می باشد و در فرهنگ عمید هم این معانی برای کلمه درج شده است. هم خانواده هایی که بیشترین هم خوانی را این کلمه دارند شامل شاخه های( تعداد زیادی شاخه درخت) و شاخه می باشد.
به اشعار شعرای بزرگی چون خاقانی، سعدی، فردوسی و ... که نگاهی می اندازیم خواهیم دید کلمه شاخسار به قدری زیبا در این اشعار به کار برده شده است که با خواندن آن شیفته ی شعر خواهید شد.
یکی معنی دیگر که در مورد این کلمه وجود دارد و تا حدودی با معانی سایر لغت نامه ها متفاوت می باشد معنی آن در فرهنگ عمید است که به معنی قطعه ای آهن یا فولاد سوراخ سوراخ که زرگر مفتول طلا یا نقره را از سوراخ آن می گذراند و می کشد تا باریک و هموار شود، شفشاهنگ، شفشاهنج می باشد.
بیشتر بخوانید :