هم خانواده کلمه شکر؛ شاکر، شکور، متشکر، تشکراست.
واژه شکر در زبان فارسی به دو معنی می باشد. معنی اول آن که با صدای ضمه روی حرف شین به مفهوم سپاس و حمد گفتن است. شکر خداوند را به جا آوردن و یا شکر از بنده در مقابل محبتی که به عنوان تشکر یاد می شود.
و معنی دیگر آن با صدای کسره روی حرف شین به معنی قند و ماده ای شیرین است که به عنوان شیرین کننده از آن استفاده می شود.
مترادف های واژه شکر برابر است با کلماتی چون؛ شکرانه، سپاس، حمد، حق شناسی ، تشکر، امتنان و منت است. در فرهنگ معین این واژه به معنی؛ عصاره شیرینی ، سپاسگزاری، سپاس و سپاسگزاری کردن است. در لغت نامه دهخدا واژه شکر به معنی ؛ عصاره بسیار شیرین ، ثنا گفتن و سپاس می باشد.
فرهنگ عمید نیز این واژه را به معنی؛ شمردن، شکریده، ماده ای از چغندر قند و یا نیشکر گرفته شده است که به شکل بلوری شیرین و سفید است، ثنا گفتن، سپاس داشتن، سپاس، سپاسگزاری، ثنا و حمد گفتن برای خوبی کسی، می داند.
فرهنگ واژه های فارسی سره نیز این واژه را به معنی شکر و سپاس آورده است و در فرهنگ واژه های فارسی هوشیار نیز این واژه را به معنی سپاس داشتن ، ثنا گفتن ، سپاسگزاری ، قند و شربت و نبات آورده است