هم خانواده کلمه معرفت؛ اعتراف به معنی اقرار کردن، معترف به معنی اعتراف کننده، معارفه به معنی آشنایی، تعارف به معنی خوشامد گفتن، متعارف به معنی عادی، معرفی به معنی شناساندن و معرف به معنی آشنا کننده است.
کلمه معرفت معادل فارسی کلماتی از قبیل شناخت، دانش، بینشمندی است. مترادف های مناسب این کلمه آگاهی، اطلاع، بینش، حکمت، دانش، شناخت، شناسایی، عرفان، عقل، علم، فرهنگ، فضیلت، کمال، وقوف، شناختن، وقوف یافتن هستند. کلمه معرفت را در شعرها و نثرهای ایرانی به کرات دیده ایم این کلمه در دانشنامه فارسی به معنی شناختن چیزی، شناسایی و علم و دانش است.
از هم خانواده معرفت ، هم اکنون در کلاس های پایه ی سوم ، چهار ، پنجم ، ششم ، هشتم ، هشتم و نهم در دروس مربوطه استفاده می شود.
در لغت نامه دهخدا کلمه معرفت شناختگی و شناسایی می باشد. اگر به فرهنگ دهخدا رجوع کنید کاربرد این کلمه در اشعار و نثرهای ایرانی را خواهید دید. در فرهنگ معین و عمید هم معانی شناسایی، علم و دانش، شناختن چیزی برای کلمه معرفت عنوان شده است.
مطالب پیشنهادی :