استیکر نام ها

عکس نوشته ، عکس پروفایل ، تعبیر خواب ، طراحی اسم

عکس نوشته خدا به دادم برس

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۱۲ ب.ظ

عکس نوشته و جملات تصویری همراه با متن های قشنگ باموضوع خدا به دادم برس با کیفیت بالا مناسب برای پروفایل

 دعاااااااا کردم تک به تکتونو ..... شاید که دعای این بنده ی رو سیاهه خدا بگیره ..... دعا کردم به حرمت آبروی بنده های خوب خدا رو قسم دادم ک شاد بتشید ک غم نبینید .... شاید به حرمت اشکا دعام بگیره ......

 

 من به آمار زمین مشکوکم توچطور اگراین سطح پرازآدمهاست پس چرااین همه دلها تنهاست بیخودی میگویند هیچ کس تنهانیست همه ازهم دورندهمه درجمع ولی تنهایند من که درتردیدم تو چطور گفته بودآن شاعر:من که می گویم نیست گرکه هست دلش ازکثرت غم فرسوده ست یاکه رنجوروغریـب خسته ومانده ودرمانده براه پای دربندو اسیر سرنگون مانده به چاه گفت:اگراشک به دادم نرسد اگراز یادتو یادی نکنم می شکنم من دراین خلوت خاموش سکوت اگراز هجرتو آهی نکشم اندراین تنهایی به خدا می شکنم چه کسی گفته که این سطح پرازآدمهاست

عکس نوشته و متن خدایا به دادم برس

 من از این نفس ، از این بی سر پا خسته شدم/خودم ازدست خودم آه خدا خسته شدم/اینکه هر روز بیایم تو مرا عفو کنی/بروم باز خطا پشت خطا خسته شدم/من از این چشم که جز تو همه را می بیند/از همین کوری و این منظره ها خسته شدم/به همه وعده جبران محبت دادم/جزتو ای خوب... از این رسم وفا خسته شدم/لا اقل کاش دمی شکر گذارت بودم/من از این لال زبانی به خدا خسته شدم/ای که ناگفته همه حاجت ما رادادی/قسمتم کن بروم کرببلا خسته شدم...

خدایا به دادم برس

 

 و از باور مرا در شک و از شک در یقین انداخت مرا ابلیس چشمانت به فکر ترک دین انداخت ✔ در اوج سنگ دل بودن ندارم چاره جز پاسخ من آن کوهم که در گوشش ندای تو طنین انداخت ✔ پر از احساسم و بی اندکی تدبیر می تازم چون آن اسبی که رم کرد و سوارش را زمین انداخت ✔ تو در تقدیر من کم بودی از این رو به جای چین خدا بر تارک پیشانی من نقطه چین انداخت ✔ دلم در بند بود انگار و هر دم دنده های من مرا یاد قفس با میله هایی آهنین انداخت ✔ بها دادم به تنهایی و نیشم زد ،چه ظلمی شد به هر کس مثل من این مار را در آستین انداخت

 

 

 و از باور مرا در شک و از شک در یقین انداخت مرا ابلیس چشمانت به فکر ترک دین انداخت ✔ در اوج سنگ دل بودن ندارم چاره جز پاسخ من آن کوهم که در گوشش ندای تو طنین انداخت ✔ پر از احساسم و بی اندکی تدبیر می تازم چون آن اسبی که رم کرد و سوارش را زمین انداخت ✔ تو در تقدیر من کم بودی از این رو به جای چین خدا بر تارک پیشانی من نقطه چین انداخت ✔ دلم در بند بود انگار و هر دم دنده های من مرا یاد قفس با میله هایی آهنین انداخت ✔ بها دادم به تنهایی و نیشم زد ،چه ظلمی شد به هر کس مثل من این مار را در آستین انداخت

 

 

 بشنو تو آهم ای خدا چی بود گناهم ای خدا/آه ای خدا بشنو این صدا بی پناهم خدا/غیر از شبای سرد من هیشکی نشد همدرد من اینجا خدا سنگینه نفس مسمومه هوا/موندم تو دستِ غم اسیر اینبار تو دستامو بگیر/میمیره قلبِ گوشه گیر بازم تو دستامو بگیر/از این همه دلواپسی از غصه های بی کسی/پیشت پناه آوردمو بازم به دادم میرسی/قلبم شده دریای خون تسلیم و درگیر جنون/آه ای خدا بشنو این صدا بیا پیشم بمون/دنیای ما تکراریه تقدیر ها اجباریه+پیشت پناه آوردمو بازم به دادم میرسی

 

 

نظرات: (۰) کامنت خود را ثبت کنید و منتظر پاسخ باشید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی