دانلود تصاویر متن دار ناب و کم نظیر شاعرانه، انواع مطالب پراحساس بسیار زیبا با موضوع ماهی واسه متن پروفایل، عکسای جذاب و تکستهای خواندنی با عنوان ماهی، بی نظیرترین عکس متن دار خیلی خاص،
تصویرهای نوشته دار خیلی قشنگ، جمله عکسهای احساسی فوق العاده زیبا، جملات
تصویری ادبی فانتزی راجع به ماهی
برای پروفایل، طراحی شده مطابق با سلایق شما عزیزان.
می گردی پیِ کسی که نیست، یا اگر باشد آسان به چشم نمی آید، یا اگر آمد مال تو نخواهد بود. هیچ چیز غیر واقعی تر و گمراه کننده تر از احساسات آدمی نیست ، می توان به پایان راه رسید و دلزده شد از کسی که تا دیروز عاشقش بودی. اما کافی است همین کسی که خدا خدا میکردی راهش را بکشد و برود ناگهان یکی دیگر را بر تو برتری دهد تا از دوری اش چنان ماهی افتاده بر شن ِ داغ شوی که انگار نه همین دیروز بود که ملالِ حضورش تو را می کشت...
ماهی تنهای تنگم کاش دست سرنوشت برکه ای کوچک به من می داد! دریا پیشکش...
حالا که ما یاد گرفته ایم؛ در هوا مثل یک پرنده پرواز کنیم و در دریا مثل یک ماهى شنا کنیم، فقط یک چیز باقى میمونه... یاد بگیریم مثل یک آدم روى زمین زندگى کنیم...
"جرج برنارد شاو"
من شکستم تکه تکه؛ اینقدر حقم نبود!/ کوزه ای بودم که سنگی بی خبر حقم نبود!/ باغبان، هیزم شکن را محرم خود کرده است/ سبز بودم، سردی دست تبر حقم نبود!/ چوب دیوار خودم را میخورم، تکلیف چیست؟/ غرق در محدوده ای بودم که در حقم نبود!/ مثل ماهی ها به آب خوش خیالی میزدم/ خام بودم؛ صید ماه غوطه ور حقم نبود!/ هرکسی سهم خودش را میبرد از باغ عشق/ سرو رعنا بودم و ترک ثمر حقم نبود/
عهد کردم عاشقانه سر نهم در پای عشق/ زندگی یعنی نشستن با تو در دنیای عشق/ گفته ام این را برایت بارها، ای عشق من/ دوست دارم با تو باشم تا شب یلدای عشق/ باز بی تاب است این دل، بیقراری میکند/ بامن از امروز یک دل باش تا فردای عشق/ ماهی احساس من در تنگ دل جان میکند/ موج برمیدارد از این حادثه، دریای عشق/ عشق یعنی با تو بودن تا ابد، دلدار من/ نقش کردم از تو در قاب دلم، سیمای عشق/ آسمان آبی شعر مرا مهتاب باش/ واژه هایم را ستاره سازم از رویای عشق
گاهی عمیقا مایلم ماهی باشم، حافظه اش تنها هشت ثانیه است... تا ابد خالی از هر خاطره ای...
وقتی به تو فکر می کنم, سال من نو می شود, توپ در می کنند توی قلبم، و ماهی قرمز تنگ بلور پشتک می زند برای خنده هایت
*****************
آنقدر تشنه ی یک جام شرابم که نگو/ ماهی گم شده در حسرت آبم که نگو/ مثل پیری که توان رفته ز جانش ، دایم/ پی آن کودکی و عهد شبابم که نگو/ عذر تقصیر اگر فکر و خیالم تو شدی/ آنقدر در تو گُم و غرق سرابم که نگو/ بس که از عمق وجود از غم تو لرزیدم/ مثل بم گشته ام و خانه خرابم که نگو/ همه شب زمزمه ام گوشه ی میخانه شده/ آنقدر تشنه ی یک جام شرابم که نگو
"ناصر نیک نژاد"