حتما در مکالمات روزمره و در کتاب های درسی و دانشگاهی کلمه مشغول را زیاد دیده اید. این کلمه در فرهنگ نامه فارسی به معنی سرگرم، دست اندرکار، در کار و دست به کار می باشد. که خود کلمه اصلی کاربرد و عمومیت بیشتری دارد و متضاد آن کلماتی از قبیل آزاد و بیکار می باشد.
برای این کلمه می توان مترادف های متنوعی نظیر سرگرم، گرفتار و درگیر بیان کرد. که هر کلمه در جملات بخصوصی کاربرد ویژه ای دارد.
این لغت در فرهنگ نامه های متنوعی معنی شده است.
به طوری که در فرهنگ دهخدا در کار داشته شده، در کار، به کار معنی شده است و در فرهنگ معین به معنی کسی که سرگرم کاری باشد و در فرهنگ عمید به معنی کسی که عهده دار انجام کاری باشد یا سرگرم، گرفتار و دارای شغل می باشد. با تمام این تفاصیل نوبت به هم خانواده های این لغت می باشد که کلماتی از قبیل شغل، شاغل، مشاغل، اشتغال بهترین هم خانواده از لحاظ ریشه اصلی کلمه می باشد.
تمام این هم خانواده ها به نوعی از لحاظ معنایی و وزن با کلمه اصلی هماهنگ هستند و حروف اصلی کلمه که همان یه حرف شین، غین و لام می باشد در تمام هم خانواده ها رعایت شده است.
شاید علاقمند باشید :