کلمه منتظر را بارها در کتاب ها و در مکالمات روزمره شنیده اید این کلمه در لغت نامه فارسی به معنی چشم به راه و نگران است. مترادف های این کلمه بسیارند و گاها در یک متن از چندین مورد آن ها استفاده می شود.
کلماتی از قبیل امیدوار، انتظارکش، چشم به راه، گوش به زنگ، مترصد، مترقب، متوقع، مراقب، نگران و ... تماما مترادف این کلمه پر کاربرد هستند و ممکن است فرد با دیدن هر کدام از این کلمات ناخودآگاه به یاد کلمه منتظر بیفتند.
منتظر در لغت نامه دهخدا به معنی درنگ کننده می باشد و در فرهنگ نامه معین چشم به راه یا کسی که به انتظار کسی می نشیند معنی شده است. در فرهنگ نامه عمید معنی منتظر یعنی آنچه یا آنکه انتظارش را می کشند و یا درنگ کننده و چشم به راه می باشد.
این کلمه در دانشنامه اسلامی بیشتر برای چشم به راه ظهور و قیام جهانی معنی شده است. کلماتی که به عنوان هم خانواده برای کلمه منتظر بیان می کنیم همه در یک دسته قرار دارند این هم خانواده ها که شامل منظره به معنی چشم انداز دور نما و دیدگاه، انتظار به معنی چشم به راه چشم داشتن، نظر به معنی نگر، ناظر به معنی کارگزار و نگرنده، منظور به معنی خواسته، آرمان و آرزو می باشد.
توضیحات تکمیلی بیشتر
هم خانواده کلمه منتظر؛ انتظار، مترضد، نظر، مناظره، منظر، منظور و ناظر می باشد. منتظر کلمه ای است با ریشه عربی و در زبان فارسی برابر است با چشم به راه بودن و امیدوار بودن می باشد. منتظر به کسی می گویند که چشم به راه کسی یا چیزی باشد. مترادف کلمه منتظر؛ انتظار کش، گوش به زنگ، امیدوار، چشم به راه بودن، مترقب، مراقب، مترصد و متوقع می باشد. در فرهنگ معین آمده است معنی واژه منتظر؛ کسی که انتظار کسی یا چیزی را می کشد و چشم به راه، در لغت نامه دهخدا هم به معنی درنگ کننده، چشم دارنده و کسی که درنگ می کند، چشم در راه، مترصد، بیوسان و نگران آمده است. در فرهنگ عمید هم به معانی انتظار کشیدن برای کسی یا چیزی اشاره نموده است و در فرهنگ واژه های فارسی سره به چشم براه و چشم به راه اشاره کرده است.
سایر مطالب پیشنهادی :