هم خانواده کلمه تابناک؛ تابان، تابنده، تابدار و تابیدن است.
واژه تابناک صفت مرکبی است که از دو واژه تاب و ناک تشکیل شده است و به معنی درخشان و نورانی است. در حالت کلی این واژه در ادبیات و فرهنگ فارسی نامی دخترانه است که بر دختران اسم می گذارند و به معنی جذاب و دارای نور و روشنایی است. معمولا در ادبیات فارسی به منبع نوری که بسیار پر نور باشد صفت تابناک را به آن نسبت می دهند.
مترادف های این واژه عبارت است از؛ درخشنده، روشن، رخشان، تابان، نورانی، درخشان، مشعشع و منیر و متضاد این واژه نیز تاریک می باشد.
واژه تابناک در فرهنگ معین به معنی تابدار، روشن و درخشان است. لغت نامه دهخدا نیز به معانی چون نورانی، روشن، مشعشع، تابدار، رخشنده و براق در معنی واژه تابناک پرداخته است. در فرهنگ عمید نیز این واژه به معنی درخشان، تابان، جذاب، داری پرتو و فروغ می باشد و نامی دخترانه است و در فرهنگ واژه های هوشیار معنی کلمه تابناک به مشعشع ، روشن، تابدار و درخشان اشاره شده است