هم خانواده کلمه تعریف؛ تعارف، معرف ، معارفه، معرفی، تعاریف، عرف و معرفه و معارف است.
واژه تعریف در زبان و ادبیات فارسی به معنی شرح دادن و شناساندن می باشد. کلمه تعریف ریشه در زبان عربی دارد و ریشه این واژه عرف می باشد. همچنین در زبان فارسی بسیار پر کاربرد است. مثلا این واژه در جملاتی چون فلانی از فلانی تعریف کرد و یا فلان قصه را برای آنها تعریف کنید آورده می شود که به معنی تمجید و تشریح موضوع می باشد.
مترادف های واژه تعریف بسیارند که عبارت است از ستایش، شناساندن، شناسانش، تشریح، شرح، وصف، تمجید، توصیف، آفرین، توضیح، ستایش، ستودن، شناساندن، معرفه کردن و معرفی کردن است و متضاد آن نیز تکبر، تنقید و انتقاد کردن است.
واژه تعریف در فرهنگ معین به معنی بیان کردن حقیقت چیزی ، تمجید کردن، ستایش. نقل کردن، معرفه بودن و بازگو کردن آورده است. لغت نامه دهخدا نیز معنی این واژه را شناس گردانیدن، آگاهانیدن، گفتن صفات نیک کسی، ستودن و متضاد آن نیز تنکیر بازگو کرده است.
کلمه تعریف در فرهنگ عمید به معنی شناساندن، معرفی کردن، حقیقت و راستی مطلبی یا امری را برای کسی بیان کنیم، فهماندن و آگاهانیدن است