هم خانواده کلمه حبیب؛ حب، محب، احباء، احبه، محبوب و احباب است.
واژه حبیب از حب می آید و به معنی دوست و معشوق است که ریشه در زبان عربی دارد و در زبان و فرهنگ فارسی نامی پسرانه می باشد به معنی دوست و رفیق است در اصطلاحات رایج در زبان و ادبیات فارسی واژه حبیب نیز استفاده می شود مثلا در مثل مهمان حبیب خداست که معنی حبیب عزیز و دارای احترام است.
مترادف های واژه حبیب عبارت است از رفیق، محبوب ، خلیل، دوست، محب، دوستدار است و متضاد این واژه نیز کلماتی چون دشمن، رقیب، عدو و دلازار می باشد. فرهنگ معین واژه حبیب را به معنی معشوق، دوست، محبوب و یار می داند و در لغت نامه دهخدا نیز این واژه به معنی دوستدار، دوست، محب، دوستگان، محبوب و مقابل واژه بغیض و همچنین واژه حبیب از القاب پیامبر حبیب الله می باشد. در فرهنگ عمید نیز معنی واژه حبیب دوست، یار، محبوب، معشوق و نامی پسرانه است. فرهنگ واژه های فارسی هوشیار هم به معانی احباء، محبوب، دوستدار و دوست برای واژه حبیب اشاره کرده است