هم خانواده کلمه حفظ؛ حافظ، حافظه، حفیظ، محفوظ، حفاظ، حفاظت و یحفظ است.
واژه حفظ یک کلمه اصلی با ریشه عربی است و این واژه از جمله واژگانی است که در زبان و ادبیات فارسی پر استفاده و پر کاربرد می باشد و معادل آن در زبان فارسی نگهداری و ذهن می باشد که به معنی به خاطر سپردن و در پناه خود قرار دادن است.
در دوره تحصیل به خاطر سپردن مطالب درسی حفظ کردن گویند و در دعاها و آرزوهایی که برای یکدیگر در جملات خداوند فلانی را حفظ کند آورده می شود.
مترادف های واژه حفظ برابر است با کلماتی چون نگهداری، صیانت، پشتیبانی، محافظت، به خاطر سپردن، حمایت، محارست، از بر کردن، بر، به خاطر سپردن، ذهن، خاطر، ضبط، یاد و پاس می باشد و متضاد این واژه نیز فراموش کردن است.
واژه حفظ در فرهنگ معین به معنی نگه داری کردن، در حافظه نگاه داشتن، نگهبانی کردن، ذهن، جلوگیری از ایجاد آشفتگی یا خدشه وارد شدن است.
لغت نامه دهخدا نیز این واژه را به معنی نگه داشتن، نگهداری، گوش داشتن، حراست، نگهداشت، نگاه داشتن، صیانت، حرس، بقاوت، نگهداری کردن و حیاطه آورده شده است همچنین در فرهنگ عمید نیز واژه حفظ به معنی جلوگیری از نابودی چیزی، نگهداری کردن، از بر کردن مطلب یا شعری و یاد گرفتن می باشد و در آخر فرهنگ واژه های فارسی سره و فرهنگ واژه های فارسی هوشیار به ترتیب به معانی چون نگهداری و نگه داشتن اشاره شده است.
مطالب پیشنهادی :