پیشگفتار
شناخت دقیق معانی و مترادف های کلمات نه تنها توسط اهل زبان و هنر ضروری است، بلکه لازم است تمامی افراد در جامعه در هر شغل و حرفه ای با آن ها آشنایی داشته باشند.
یکی از اصول سخنوری بدون شک معنای دقیق واژه ها و به کار بردن آن ها در زمان و مکان مناسب می باشد. یکی از کلمات کاربردی که همه ی ما با آن آشنایی داریم و آن را به کار می بریم، واژه حیات می باشد. اکنون می خواهیم به بررسی دقیق این واژه و ذکر تمامی معانی و مترادف های آن بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
واژه حیات
واژه حیات از جمله واژگانی است که دارای معانی زیادی است. در واقع کلمات بسیاری را می توان یافت که معادل این واژه می باشند. در لغت نامه های فارسی هم معانی متعددی برای این واژه ذکر کرده اند.
لغت نامه دهخدا در توضیح معانی واژه حیات بیان می کند: عمر، زیست، زندگی، زندگانی. فرهنگ فارسی عمید هم با صراحت دو معنی را برای این واژه ذکر میکند: 1. زیستن و زنده بودن/ 2. زندگی. در ادامه فرهنگ فارسی معین معانی مشابهی را در خصوص واژه حیات ذکر می کند.
بررسی مترادف ها و هم خانواده واژه حیات
این واژه با واژگان طول عمر، عمر، زندگانی، زندگی، جان، زیست و هستی مترادف می باشد. همانطور که گفته شد، معانی متعددی برای این واژه وجود دارد و به همین علت، واژه حیات را از جمله واژگان بسیار پرکاربرد در زبان تبدیل می کند. واژگان آب حیات به معنای سرزندگی و حیات وحش که محل زندگی حیوانات است هم به نوعی از این واژه گرفته شده اند.
متضاد این واژه ممات و مرگ و به عبارت کلی تر، از بین رفتن حالت امید به زندگی می باشد. واژه حیات را می توان مترادف واژه life در زبان انگلیسی دانست؛ هر چند که کلمات دیگری هم با آن هم معنا می باشند.
هم خانواده کلمه حیات عبارتند از:
- حی
- احیاء
- تحیت
- یحیی