هم خانواده کلمه اسباب؛ سبب و مسبب است.
واژه اسباب ریشه در زبان عربی دارد و جمع واژه سبب می باشد. اسباب در زبان فارسی از واژگان پر کاربرد است که به دو معنی مختلف استفاده می شود. اسباب در زبان فارسی به معنی لوازم منزل و زندگی است که با واژه اثاثیه به کار برده می شود.
همچنین در اصطلاحاتی چون اسباب زحمت بسیار مورد استفاده قرار گرفته می شود و به معنی علت و ایجاد معنی خواهد شد. مترادف های واژه اسباب برابر است با؛ آلات، اثاث، برگ، ابزار، تجهیزات، دستگاه، رخت، شرایط، علل، وسایل، سامان، رخت و وسیله می باشد.
فرهنگ معین واژه اسباب را به معنی؛ علت ها، سبب ها، لوازم، کالا ها، متاع ها، دارایی ها، ساز و برگ و مال ها و وسیله ها می داند. لغت نامه دهخدا نیز در معنی این واژه چنین گفته است؛ جمع سبب، مایه ها، رسن ها، وسایل، لوازم و برگ، اطراف و پیوند ها معنی کرده است و فرهنگ عمید نیز در معنی این واژه به؛ اسباب خانه، وسایل، اسباب سفر، لوازم مورد نیاز، امکانات و ثروت اشاره کرده است. فرهنگ واژه های فارسی هوشیار نیز به آلات و لوازم و جمع سبب در معنی واژه اسباب آورده است.
مطالب پیشنهادی :