هم خانواده کلمه تدبیر؛ تدبر، مدبر، تدابیر و تدابر است.
کلمه تدبیر اسم مصدری است که در زبان فارسی بسیار پر کاربرد است و به افرادی که دارای سیاست باشند و قدرت چاره اندیشی داشته باشند می گویند انسان با تدبیری است.
معادل این واژه نیز در زبان فارسی کیاست و درایت می باشد. این واژه ریشه در زبان عربی دارد و از واژه تدبر اخذ شده است که مترادف های این واژه برابر است با؛ تمهید، چاره، چاره اندیشی، درایت، حزم، مشورت، کیاست، پایان نگری، شگرد و مشی است. در فرهنگ معین نیز این واژه به معنی اندیشیدن و به پایان کاری اندیشیدن، مشورت، شور، پایان اندیشی و پایان بینی است. در لغت نامه دهخدا واژه این واژه به معنی اندیشه کردن در عاقبت کار، پایان نگریستن، نیکو اندیشیدن، در پس کاری درآمدن و تامل، تفکر و اندیشه می باشد.
فرهنگ عمید نیز در معنی این واژه به؛ به پایان کار اندیشیدن و نگریستن، توجه کردن در کاری و برای انجام دادن توجه کردن پرداخته است. فرهنگ واژه های فارسی سره نیز در معنی واژه تدبیر به؛ چاره اندیشی و راهکار اشاره کرده است. فرهنگ واژه های فارسی هوشیار نیز در معنی واژه مزبور به کلماتی چون؛ اندیشه، تامل، تفکر و اندیشه کردن در عاقبت کار پرداخته است.
مطالب پیشنهادی: