هم خانواده کلمه تسخیر؛ سُخره و مسخر است.
معانی رایج و متداولی که در فرهنگ فارسی برای کلمه تسخیر بیان شده است کلماتی از قبیل رام کردن، فرمانبرداری کردن، به کار بی مزد واداشتن و مطیع کردن هستند.
مترادف های زیادی برای این کلمه وجود دارد که برخی از آن ها شامل استیلا، اشغال، تسلط، تصرف، چیرگی، غلبه، فتح، مسخرسازی، جادو، سحر، فسون، فسونگری، رام سازی، مطیع سازی، رام کردن، فرمان بردار کردن، مطیع گردانیدن، تصرف کردن، جادو کردن و افسون کردن می باشند.
متضاد کلمه تسخیر، سرکش است. اماد معادل فارسی این کلمه رایج در فرهنگ ایرانی گرفتن، پیروزمندی، بدست آوردن و شکست می باشد.
رام کردن، مطیع و منقاد کردن و فرمانبردار کردن معانی هستنر که در فرهنگ نامه دهخدا برای این کلمه وجود دارد. در فرهنگ معین و عمید هم معانی به همین صورت رام کردن، مغلوب کردن، فرمان برداری کردن و کار بی مزد کردن وجود دارد.
بعنی تقرببا در تمام فرهنگ ها معانی یکسانی برای این کلمه بیان شده است. در دانشنامه اسلامی هر انچه را بتوان رام کرد مانند رام کردن انسان، حیوان، شیطان و جن را تسخیر کردن می گویند