هم خانواده کلمه تصور، صور، مصور، تصویر، تصاویر و صورت است.
واژه تصور در زبان فارسی به معنی انگار و فکر و اندیشه است . اصل این واژه ریشه در زبان عربی دارد و پر و بال دادن به تخیلات و صادر کسی یا چیزی را در ذهن آوردن را تصور می گویند.
تصور با فعل کردن صرف خواهد شد. مترادف های واژه تصور برابر است با؛ فکر، اندیشه، زعم، پندار، خیال، تخیل، گمان، تفکر، وهم، مخیله ، اندیشیدن و انگاشتن می باشد.
واژه تصور در فرهنگ معین به معنی؛ پنداشتن، ظاهر و صورت چیزی با کسی را به ذهن آوردن و صورت کردن چیزی است. در لغت نامه دهخدا نیز این واژه به معنی ؛ صورت شدن، پیکر و صورت گردیدن، صورت گردیدن و صورت کردن چیزی است.
فرهنگ عمید نیز این واژه را به معنی ؛ گمان کردن، انگاشتن، پنداشتن، صورت چیزی یا کسی را در تخیلات خود مجسم کردن آورده است. در فرهنگ واژه های فارسی سره نیز به معانی چون؛ انگاره، انگارش، انگار و انگاشت در تعریف واژه تصور پرداخته است.
مطالب پیشنهادی :