هم خانواده کلمه جمال؛ جمالات، جمیل و جمیله است.
واژه جمال ریشه در زبان عربی دارد و در زبان فارسی به معنی صورت و زیبایی است. جمال در فرهنگ و زبان فارسی نامی پسرانه به معنی صاحب زیبایی است.
کلمه جمال در تعریف از صورت و زیبایی صورت استفاده می شود. و در عبارت حسن جمال و یا چشم ما به جمال شما روشن از عبارات پر کاربرد در زبان فارسی است که واژه جمال در آن به معنی صورت و زیبای صورت است.
همچنین واژه جمال در عربی به معنی شتربان نیز هست. مترادف های واژه جمال؛ وجاهت، نیکویی، قشنگی، صباحت، زیبایی،خوشگلی و حسن است.
متضاد این واژه نیز، بد گلی و بد منظری است. فرهنگ معین معنی کلمه جمال ؛ زیبایی و زیبا بودن، ساربان و شتربان است. در فرهنگ عمید معنی این واژه؛ خوشگلی، حسن صورت، نیکو صورتی، زیبایی، مابهء زیبایی، ساربان، شتر دار و شتربان می باشد. فرهنگ واژه های فارسی سره و هوشیار نیز به معانی چون؛ نیکو سیرت گردیدن و خوب صورت در تعریف واژه جمال اشاره کرده اند