هم خانواده کلمه حاضر ؛ محضر، حضور، حضر، حاضرین و حضار است.
واژه حاضر ریشه در زبان عربی دارد و برگرفته شده از واژه حضر است. در زبان فارسی این واژه به معنی ، آماده و فراهم و شاهد است. واژه حاضر بسته به نوع کاربرد جمله مفاهیم مختلفی دارد و دانستن مترادف های آن در درک معنا و مفهوم آن کمک می کند.
حاضر در فعالیت حضور و غیاب بسیار پر کاربرد است و همچنین برای اعلام آمادگی نیز پر کاربرد است. از دیگر کاربرد این واژه در مشخص نمودن زمان می باشد. مترادف های این واژه عبارتند از؛ موجود، شاهد، حی، آماده، در دسترس، مهیا، فراهم، مستعد، زمان حال ، اکنون ، شهرنشین و در دسترس است.
همچنین متضاد این واژه نیز ؛ غایب، نا مهیا، نا مستعد، گذشته و بادیه نشین است. در فرهنگ معین واژه حاضر به معنی؛ موجود، آماده، مستعد، کسی در حضور باشد و مقابل غایب می باشد.
در لغت نامه دهخدا نیز در معنی این واژه به ؛ حضور، شاهد، حضاره ، حضور دارنده، عاهن، حضار، حضر، حضور، حاضرین و باشنده پرداخته است. در فرهنگ عمید نیز واژه حاضر به معنی ؛ مهیا ، آماده، کسی که جایی حضور داشته باشد، شهر نشین و حضور یافتن می باشد.
همچنین در فرهنگ واژه های فارسی سره نیز به معنی ؛ پیدا، باشنده و آماده آمده است. در فرهنگ واژه های فارسی هوشیار واژه حاضر را به معنی؛ باشنده، حضور دارنده ، شاهد و مقابل غائب آورده است