هم خانواده کلمه حرام؛ محروم، حرم، تحریم، احماء و حرمت است.
واژه حرام از واژه حرم بر گرفته شده است و ریشه در زبان عربی دارد و درزمان فارسی به معنی ناشایست بودن و ممنوع بودن چیزی یا کاری است که انجام آن باعث ارتکاب گناه شود. در دین اسلام هر جیزی که به ضرر سلامت حسم و روح انسان و جامعه شود، حرام است.
مترادف های واژه حرام کلماتی چون؛ ناروا، غیر شرعی ، غیر قانونی، تحریم شده، ممنوع، ناشایست، نامشروع، نا ممکن، ضایع، ناگوار، منغص، تباه، نفله و نابود است. متضاد این کلمه هم روا و حلال می باشد. در فرهنگ معین واژه حرام به معنی؛ ناشایست، ناروا، کار و یا عملی که از نظر اسلام انجام آن گناه می باشد، ضایع، تباه و مقابل حلال است.
لغت نامه دهخدا معنی واژه حرام را؛ منع کردن، ممنوع بودن چیزی، خطر، احماء، ناروا شدن ، حرمت، ناروا گردیدن، ناشایست، ممنوع، محظور، غیر قانونی ، فاسد، منع، منکر و نامجاز می داند. فرهنگ عمید در معنی این واژه به؛ ناروا، حرمتدار و کاری که انجام آن گناه است ، پرداخته است. فرهنگ واژه های فارسی سره به ناشایست، ناروا نابایسته و فرهنگ واژه های فارسی هوشیار به؛ ممنوع بودن چیزی ، منع کردن و ناروا شدن در معنی واژه حرام اشاره کرده است