هم خانواده کلمه حرمت؛ حرم، حریم، تحریم، مرحمت، حرام، احترام، محرم، حرمان و محروم است.
واژه حرمت از ریشه اصلی واژه حرم برگرفته شده است و ریشه در زبان عربی دارد و معادل آن در زبان فارسی احترام و همچنین حرام می باشد. و معنی آن بستگی به کاربرد آن در جمله می باشد.
حرمت دانستن و یا حرمت گذاشتن در زبان محاوره ای به معنی احترام گذاشتن می باشد. در فرهنگ فارسی هم نامی دخترانه می باشد که بر دختران اسم می گذارند. مترادف های واژه حرمت برابر با کلماتی چون؛ تعظیم، پاس، بزرگداشت، اعزاز، اعتنا، احترام، آبرو، مهابت، مراعات، حرام، کرنش، عزت، عز، رعایت، تکریم، تحریم ، منع و عظمت است.
متضاد این واژه ، حرام و تحلیل است. فرهنگ معین واژه حرمت را به معنی ؛ عزت، آبرو و هر چیزی که نگه داشتن و محترم داشتن آن واجب و ضروری باشد، می داند. واژه حرمت در لغت نامه دهخدا به معنی؛ حرمه، ناروا شدن، حرام شدن، شکوه، حشمت، منزلت، عز، بزرگی، قدر، مرتبت، شرف و عظمت است.
این واژه در فرهنگ عمید هم به معنی؛ عزت، حرام بودن، احترام، فروتنی و احترام در برابر نواهی و اوامر الهی ، انجام دادن کار های حرام ، ارجمند داشتن و احترام داشتن می باشد. فرهنگ واژه های فارسی سره در معنی این واژه به ؛ ارج، ارزش، آبرو و آزرم پرداخته است. در فرهنگ واژه های فارسی هوشیار هم به معانی چون؛ ناشایستگی و نامباحی در تعریف واژه حرمت اشاره کرده است.