يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۶:۴۳ ب.ظ
هم خانواده کلمه خوشحال؛ خوشحالی است.
واژه خوشحال از واژگان با ریشه فارسی است که از دو واژه خوش و حال تشکیل شده است. خوشحال به حال خوب و خوشی می گویند که به احساس فرد در آن حالت می گویند.
مترادف های واژه خوشحال شامل کلماتی چون؛ شاد، شاد بهر، مشعوف و سر مست می باشد. متضاد این واژه نیز ، بد حال می باشد.
در لغت نامه دهخدا واژه خوشحال چنین تعریف شده است؛ خوشحال صفت مرکبی است که به معنی ؛ با سرور، شاد، بی غم، با وقت خوش، کامران، نیک بخت، مسرور، اختیار و شادمان است.
واژه خوشحال در فرهنگ عمید به معنی ؛ شادمان، شاد، سالم و تندرست و در حالت شادی و نشاط است. فرهنگ واژه های فارسی سره نیز به معنی خرسند، شاد کام، دلشاد، شادمان، سرخوش و شاد می باشد. فرهنگ واژه های فارسی هوشیار هم به بی غم و با سرور و مقابل این واژه بد حال اشاره مرده است.
مطالب پیشنهادی :