هم خانواده کلمه رسم ؛ مرسوم، رسوم، مراسم، رسومات، ترسیم و ترسیمات است.
واژه رسم ریشه در زبان عربی دارد و در زبان و ادبیات فارسی بسیار پر کاربرد می باشد. معنا و مفهوم این واژه در زبان فارسی به دو صورت است. یکی به معنی قاعده و قانون و عرف یک جامعه است.
مثلا ،در هر کشوری ازدواج کردن رسم خاص خود را دارد. در معنی دیگر این واژه باید گفت رسم به معنی کشیدن خط و شکلی بر روی کاغذ و یا سطحی است، که ترسیم رسم می گویند.
مترادف های واژه رسم بسیارند که عبارت از کلماتی چون؛ طریقه، سنت، رویه، روش، راه، تداول، آیین، آداب، رستاد، مرسوم، قرار، قانون، قاعده، عرف، طور، باب، مستمری، مشاهده، ترسیم، وظیفه، داب ، مقرری، حق العمل ، عادت و عوارض است.
در فرهنگ معین معنی واژه رسم را؛ عادت، آیین، قاعده، عرف، روش، دستور، نشانی منزل و رسم، ترتیب ، کشیدن خطی یا شکلی روی کاغذ ، خط کشیدن و نوشتن آورده است.
لغت نامه دهخدا نیز معنی واژه رسم را؛ آیین و طریق ، منوال، شیوه ، روش، قاعده، طرز، قانون، وضع و اسلوب می داند. در فرهنگ عمید واژه رسم به معنی؛ قاعده و سنت متداول در میان مردم یک جامعه ، آیین و نمایش اشکال بر روی سطحی به واسطه خطوط است.
در فرهنگ واژه های فارسی سره واژه رسم به معنی ؛ هنجار و آیین می باشد. فرهنگ واژه های فارسی هوشیار برای معنی این واژه به ؛ نشان، اثر، آیین، علامت، روش، طریق، عادت، قواعد، وضع، دستور، خط یا شکل کشیدن بر روی کاغذ ، پرداخته است