پنجشنبه, ۱۳ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۴۴ ق.ظ
هم خانواده کلمه زنده؛ زندگی و زندگانی است.
واژه زنده در زبان فارسی به معنی جاندار بودن است. این واژه به همه موجودات و جانداران نسبت داده می شود و به هر چیزی که جان داشته باشد، زنده گویند.
در اصطلاحات زبان و ادبیات فارسی منظور از واژه زنده، شاد بودن و به اصطلاح سر زنده بودن است. مترادف های واژه زنده کلماتی چون؛ هست، موجود، حی و جاندار است و متضاد آن نیز میت و مرده است.
در فرهنگ معین واژه زنده به معنی؛ عظیم، ژنده، بزرگ، شاد، خوش مشرب و روشن دل است. لغت نامه دهخدا نیز این واژه را به معنی؛ حیات، زندگی، جاندار، حی و مقابل مرده می داند. در فرهنگ عمید این واژه به معنی؛ جاندار، بزرگ و عظیم و حیوان و انسانی که جان در بدان داشته باشد، است. فرهنگ واژه های فارسی هوشیار هم واژه زنده را به معنی؛ حیات و زندگی ، امرارمعاش کردن و کذران زندگی آورده است