هم خانواده کلمه طرف، اطراف و طرفین است.
واژه طرف از واژگانی است که ریشه در زبان عربی دارد و خود واژه اصلی محسوب می شود. معادل این واژه در زبان فارسی جهت و سو می باشد. از واژگانی است که بیشتر از معادل های آن در زبان فارسی استفاده می شود.
مثلا زمانی که بخواهیم شخصی را به مسیری راهنمایی کنیم گوییم از این طرف و یا گاهی به شخصی که برای دو یا چند نفر آشنا و در جمع آنان غایب باشد، طرف گویند . مترادف های واژه طرف شامل کلماتی چون؛ کرانه، جهت، جانب، سوی، ور و یارو است.
واژه طرف در فرهنگ معین به معنی؛ کرانه، جهت، جانب، سوی ، نزدیک شدن به حوالی و زمان خاصی، فردی شناخته شده و غایبی که میان چند یا دو نفر ، پاره، یارو ، منطقه و ناحیه می باشد. در لغت نامه دهخدا این واژه نیز به معنی ؛ جانب و سو، کرانه، کنار، کناره، دست، بر، انتها و سمت و سو آمده است.
در فرهنگ عمید معنی این واژه ؛ گوشه چشم، سو، جانب، جهت، بهره، منتهی و پایان هر چیزی مثل، طرف دامن و طرف چمن ، ناحیه، سرحد و مرز آورده شده است.فرهنگ واژه های فارسی سره به سو و سوی در معنی طرف پرداخته است. فرهنگ واژه های فارسی هوشیار معنی واژه طرف را؛ کرانه، جانب، چشم، کناره و سو آورده است.