سه شنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۲۹ ب.ظ
هم خانواده کلمه فاسد شامل کلماتی چون؛ مفسد و مفساد و فساد است.
فاسد در زبان فارسی بر دو حالت در جملات مورد استفاده قرار می گیرد؛ یک معنی آن فاسد شدن مواد فاسد شدنی مانند غذا است و دوم فاسد شدن به معنی به راه کج رفتن و فساد کردن است و به کسی نسبت می دهند که از اصول اخلاقی پیروی نکند،
مترادف های کلمه فاسد شامل واژه های؛ باطل، غلط، لهیده، گندیده، پوسیده، له، ضایع، ناسالم، معیوب، ضال، فاجر، گمراه، منحرف، ناخلف، هرزه کار، هرزه، خراب، تباه، منحط، مخبط، فاسق، طالع و تبهکار می باشد. در فرهنگ معین به معانی ضایع، پوسیده پوچ و خراب و در لغت نامه دهخدا هم به معنی فاسد، تبه، معیوب و خراب آمده شده است.
مطالب پیشنهادی :