جمعه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۰۲ ب.ظ
هم خانواده کلمه مامور؛ امر، امیر، امور، اوامر و اُمرا است.
کلمه مامور برابر پارسی آن کلمات کارگزار، گمارده و گماشته هستند و مترادف های آن عامل، کارگزار، وکیل، کارمند، گماشته، مستخدم، متصدی، مسئول، پاسبان، پلیس، فرستاده است.
این کلمه در فرهنگ نامه دهخدا به معنی امر کرده شده و حکم کرده شده معنی شده است و کلمه بعد ان تعیین می کند که مامور چیست. مانند مامور آگاهی و یا مامور اجرایی
در فرهنگ فارسی کلمه مامور به معنی فرمان داده شده، فرمانبر، گماشته و امر کرده شده است. در فرهنگ عمید کسی که برای انجام کاری معین و منصوب می شود.
در دانشنامه اسلامی این کلمه به معنی کسی است که فرمانی خطاب به او صادر شده است در شرع اسلامی مامور همان مکلف است.
مطالب پیشنهادی :