هم خانواده کلمه محسن؛ احسان، تحسین، حسن، محاسن و محسنین است.
واژه محسن از واژگانی است که ریشه در زبان عربی دارد و در زبان و ادبیات فارسی به معنی نیکی کردن و روی خوب است. همچنین محسن از نام های خداوند بزرگ است و در فرهنگ و زبان ایرانی و فارسی نامی است پسرانه که بر پسران اسم می گذارند و به معنی نیکو کار و خوب روی است.
مترادف های واژه محسن عبارتند از کلماتی چون؛ نیکو کار، صالح و صفت شاهنده است. در فرهنگ معین واژه محسن را به معنی؛ احسان شده ، نیکو کار ، زینت داده، نیکو ساخته و تحسین شده می داند.
لغت نامه دهخدا نیز معنی واژه محسن را اینگونه آورده است؛ آراینده، تحسین شده، نیکو کننده، روی خوب و آراسته شده و همچنین محسن از نام های خداوند است. فرهنگ عمید معنی این واژه را ؛ نیکوکار، نیکو کننده و از نام های خداوند آورده است. فرهنگ واژه های فارسی سره در معنی این واژه به؛ آراینده، نیکوکار و صالح اشاره کرده است. همچنین در فرهنگ واژه های فارسی هوشیار در معنی واژه محسن به؛ احسان کننده، نیکی کننده و نیکوکار پرداخته است.