هم خانواده کلمه مشکل؛ اشکال، مشکلات و مشاکل می باشد.
واژه مشکل ریشه عربی دارد و در زبان فارسی بسیار کاربرد دارد که معادل آن دشواری و سختی می باشد هر کاری سخت و دشوار باشد گویند مشکل است.
مترادف های کلمه مشکل؛ پیچیده، دشخوار، سخت، شاق، غامض، مسأله، مغلق، ابهام آمیز، بغرنج، حاد، دشوار، صعب، مبهم، سخت و… می باشند. اگرچه می توان گفت متضاد این واژه نیز آسان، ساده، سهل و واضح می باشد.
فرهنگ معین در معنای واژه مشکل چنین آورده است؛ سخت، دشواری، دشوار و جمع مشکل مشاکل معنی این واژه می باشند و در لغت نامه دهخدا نیز کار پوشیده، کار پنهان و پوشانیده و ملتبس معنی مشکل آورده شده است.
در فرهنگ عمید نیز به معنی دشوار، چالش، پیچیده، دشوار و سخت آمده است و در فرهنگ فارسی سره هم از کلماتی چون زحمت دار، درهم، پیچدار و سخت در معنی کلمه مشکل به کار برده است. در فرهنگ واژه هوشیار نیز به معنی سخت و دشواری آمده است.
مطالب پیشنهادی :