م خانواده کلمه مهارت ؛ مهاره ، ماهر و با مهارت است.
واژه مهارت از واژگان عربی است که در زبان و ادبیات فارسی به معنی خبره بودن و ماهر بودن در کاری است. هر کسی در کاری خبره و استاد است و به اصطلاح هر کسی در کاری مهارت دارد. مهارت داشتن یعنی استاد بودن و زبر دست بودن در انجام برخی کارها است.
و به شخص با مهارت ماهر گویند. مترادف های واژه مهارت شامل کلماتی چون؛ تسلط، ترفند، تردستی، تبحر، استادی، احاطه، خبرگی، حذاقت، چستی، چربدستی، چالاکی، چیره دستی ، ماهری، فراست، سررشته، زیردستی و کاردانی است. فرهنگ معین معنی این واژه را؛ مهارت، توانایی در کار و چیزه دستی آورده است.
در لغت نامه دهخدا نیز این واژه را به معنی ؛ رسایی و زیرکی در کار، زبردستی، استادی، حاذقی و ماهری می داند. فرهنگ عمید نیز در معنی واژه مهارت به؛ استادی، چابکی، زیرکی، زبر دستی در کار و ماهر بودن در کار پرداخته است. فرهنگ واژه های فارسی سره این واژه را به معنی زبر دستی، چیرگی ، ورزه و چیره دستی آورده است و در آخر فرهنگ واژه های فارسی هوشیاربرای معنی این واژه به؛ زبر دستی ، حذاقت، استادی و زیرکی پرداخته است