هم خانواده کلمه نقشه، نقوش، نقاش و نقش است.
واژه نقشه در زبان فارسی به هر رسمی که بر روی کاغذ کشیده شود و گویای مشخصات و مختصات مکانی باشد، نقشه گویند. همچنین معنی دیگر این واژه نیز به معنی دسیسه می باشد.
برای کسی نقشه کشیدن یا چیدن به معنی دسیسه کردن بر ضد کسی است. مترادف های این واژه بسیارند که عبارت است از؛ عزم، رای، خیال، نمودار، طرح، پروژه، الگو، اطلس، زمینه، دسیسه، نیت، نظر، منوی، مقصود و قصد می باشد.واژه نقشه در فرهنگ معین به معنی؛ صفحه کاغذی که روی آن مقیاس و مشخصات زمین یا قسمتی از زمین را ترسیم می کند، است.
معنی این واژه نیز در لغت نامه دهخدا اینگونه آورده شده است؛ کشیدن و ترسیم اندازه و مقیاس و مشخصات زمین یا بنای بر روی صفحه مسطح صافی مانند کاغذ را نقشه گویند.
در فرهنگ عمید واژه نقشه نیز به معنی ؛ طرحی از جایی که روی آن صفحه کاغذی رسم می شود، تصویری از بنا یا هر چیزی و صورت و طرح کار را نقشه می گویند. در فرهنگ واژه های فارسی سره نیز این واژه به معنی؛ ره نامه و نگاره می باشد.
بیشتر بخوانید :
باران : اعلام = اعلامیه ، علامت
