هم خانواده کلمه گود؛ گودال و گودی است.
واژه گود یکی از واژه های فارسی است که کاربرد فراوانی دارد و همچنین معانی مختلفی را در زبان و ادبیات فارسی دارد. در ورزش زورخانه ای نیز به میدان نمایش که انجام حرکات ورزشی و پهلوانی در آن انجام می شود، گود گفته می شود.
همچنین به زمین عمیق و چاله مانند و یا حتی به کسی که زیر چشم هایش بر اثر بیماری یا پیری فرو رفته باشد اصطلاحا می گویند چشمش گود رفته است. به هر حال به هر چیزی که دیواره های بلند داشته باشد گود می گویند.
به هر حال مترادف های این واژه برابر است با؛ مقعر، ژرف، گودال، حفره و عمیق و در فرهنگ معین این واژه به معنی؛ ژرف، عمیق و به جایی که در زور خانه به شکل چهار گوش و شش گوش برای انجام حرکات ورزشی ساخته شده است.
همچنین در لغت نامه دهخدا نیز این واژه به معنی؛ چاله، عمق، دورتک و چاله کردن می باشد. در فرهنگ عمیدنیزاین واژه به معنی هر جایی یا هر ظرفی که دیواره هایش بلند و وسط آن چاله مانند باشد گود می گویند و به خاک برداشتن از زمین اشاره شده است. لغت گود در فرهنگ واژه های فارسی هوشیار نیز به حفره، جای عمیق و پست و چاله معنی شده است.