هم خانواده کلمه مطلب ؛ جمع آن مطالب، مطلوب و طلب می باشد.
واژه مطلب ریشه در زبان عربی دارد و در زبان و ادبیات فارسی برابر است با مقصود و سوژه است که به معنی مقصود و هدف از بیان موضوعی است مانند اصل مطلب یعنی گفتن مهم خبر و هدف از بیان جملات می باشد و همچنین به معنی موضوع یا مسئله ای از علم می باشد.
هم خانواده کلمه ضربان؛ ضرب و ضربه می باشد.
واژه ضربان ریشه در زبان عربی دارد و معادل آن در زبان و ادبیات فارسی تپش می باشد. کلمه ضربان با واژه قلب بیشترین کاربرد و استفاده را در گفت و گوی روزمره را دارد که تحت عنوان ضربان قلب به کار گرفته می شود و به معنی زدن و تپش قلب می باشد.
هم خانواده کلمه خلق؛ خالق، خلاق، مخلوق، خلاقیت و خلقت می باشد.
کلمه خلق در زبان فارسی معانی مختلف و متفاوتی دارد اگر ضمه بر حرف خ باشد به معنی خصلت انسانی یا خلق و خوی می باشد و اگر فتحه بر حرف خ باشد دو معنی مردم و آفریدن می باشد. این دو معنی در زبان فارسی عام تر و پر کاربرد تر می باشد.
هم خانواده کلمه ضامن؛ ضمانت و تضمین، ضامنون، ضوامن و ضمنا می باشد.
واژه ضامن عربی است که در زبان فارسی به چند معنی است یکی از آن معانی لقب امام هشتم شیعیان ضامن آهو است کسی که ضمانت آهو را کرده است.
هم خانواده کلمه عزت؛ عز، عزیز و معزز می باشد.
کلمه عزت ریشه عربی دارد برابر آن در زبان فارسی بزرگی و عزیز بودن است. کلمه عزت در زبان فارسی نام پسرانه می باشد و کسی که عزیز و بزرگ باشد عزت نیز دارد. مترادف کلمات عزت؛ ارجمندی، شرف، ناموس، آبرو، بزرگی، احترام، عز، حرمت، تکریم و بزرگداشت می باشد.
هم خانواده کلمه دل؛ دلل و دلال است.
واژه دل در زبان فارسی به چند معنی است اول منظور از دل همان قلب انسان که درون سینه انسان و جانداران دیگر است و معنی دیگر از دل کاربرد آن در کنایه است کسی که دل دارد به معنی جرأت داشتن می باشد و معنی دیگری از دل درون و وسط چیزی می باشد.
هم خانواده کلمه متخصص؛ تخصص، اختصاص و تخصیص می باشد. واژه متخصص را به کسانی نسبت می دهیم که در کاری یا حرفه ای از کارشناس بودن و بلد بودن در حرفه خود پیش تر رفته اند و در کار خود وارد تر می باشند.
هم خانواده کلمه ساکت؛ سکوت، مسکوت، اسکات و ساکن می باشد. ساکت در زبان فارسی به معنی آرام و بی صدا می باشد و گاهی برای دعوت دیگران به سکوت از این واژه استفاده می شود.
هم خانواده کلمه مخصوص؛ خاص، مختص و اخص می باشد.
مخصوص واژه ای با ریشه عربی می باشد، زمانی که بخواهیم خاص بودن چیزی را نشان دهیم و یا بخواهیم چیزی که فقط برای مسئله خاصی باشد را نسبت دهیم باز از این واژه مخصوص استفاده می کنیم.
هم خانواده کلمه اخلاق؛ خلق، مخلوق و خالق می باشد.
واژه اخلاق در زمره واژگانی است که معنای مفهومی کلمه با اخلاق یا بی اخلاق ادا خواهد شد که معنی آن داشتن یا نداشتن هنجار قابل قبول جامعه است.
باران : اعلام = اعلامیه ، علامت
