هم خانواده کلمه فکر؛ افکار، فکور، تفکر و متفکر می باشند.
کلمه فکر ریشه آن در زبان عربی است که معادل های بسیاری در زبان و ادب فارسی دارد. در مکالمات روزمره معمولا از کلمه فکر با معنا های متفاوتی در جمله های مختلفی به کار گرفته می شود.
هم خانواده کلمه ثواب؛ ثواب ها می باشد.
کلمه ثواب با افعال کردن و بردن صرف می شود و ریشه این کلمه عربی می باشد و کاربرد این واژه در مکالمه های مسائل مذهبی کاربرد بیشتری دارد ثواب در دین اسلام به انجام کارهای خوب می گویند که بندگان خدا برای رضای او و بدون دریافت دستمزد در جهت نیکی کردن به دیگران انجام می دهند.
برای کلمه نفوذ معانی و هم خانواده های متعددی وجود دارد که هر معنی با توجه به اینکه کلمه ی اصلی در چه جمله ای به کار گرفته می شود تعیین می شود. به طور کلی معنی کلمه نفوذ تحت تاثیر کلمات قبل و بعد آن می باشد. اگر ابتدا معنی، مترادف و متضاد این کلمه را دربابید بهتر می توانید هم خانواده های مرتبط با کلمه را تعیین کنید.
زبان یکی از شگفتی های قراردادی بین انسان ها می باشد و وسیله ارتباطی برای انتقال اطلاعات است. یکی از لغات پرکاربرد که همه ی ما از آن استفاده می کنیم، لغت تعجب است. این لغت دارای معانی و مترادف های جالبی است که آن را در ادامه ذکر خواهیم کرد.
هم خانواده کلمه نقص؛ نقصان و ناقص است.
بد نیست بدانید که واژه یا کلمه نقص ریشه عربی دارد و برابر این واژه در زبان فارسی کاستی و کمی می باشد. کمی و کاستی در هر چیزی و برای هر جنبه ای از واژه نقص استفاده می شود.
هم خانواده کلمه محاصره شامل واژه هایی همچون ؛ حصر، حصار، محصور، محاصرات، احطه و محصر است. کلمه محاصره را بیشتر در آرایش های نظامی و.گاهی در مسائل اقتصادی تحت عنوان محاصره اقتصادی شنیده ایم.
هم خانواده کلمه کریم؛ کرم، اکرم، کرام، تکریم و مکرم می باشد.
به طور کلی واژه کریم از نام های خداوند بزرگ و صفت قرآن می باشد و در زبان فارسی اسم پسرانه است. کریم در زبان فارسی به معنی بخشنده است.
هم خانواده کلمه مشکل؛ اشکال، مشکلات و مشاکل می باشد.
واژه مشکل ریشه عربی دارد و در زبان فارسی بسیار کاربرد دارد که معادل آن دشواری و سختی می باشد هر کاری سخت و دشوار باشد گویند مشکل است.
هم خانواده کلمه محکم؛ مستحکم، احکام، حکم، استحکام و حکومت می باشند.
کلمه محکم صفت است که به شخص یا چیزی پایدار و استوار نسبت می دهند در زبان فارسی به هر چیز سخت و سفت و هر کسی که شخصیت ثابت داشته باشد محکم گویند.
هم خانواده کلمه اعتبار؛ معتبر، اعتبارات، اعتماد و معتمد می باشند.
واژه اعتبار در زبان فارسی کاربرد فراوانی دارد و معادل آن آبرو و پشتوانه می باشد. مترادف های این واژه برابر است با؛ آبرو، پشتوانه، ارزش، حیثیت، ارج، شرف، قدر، منزلت، اطمینان، اعتماد، مایه و سرمایه می باشد و متضاد آن بی اعتبار و نا معتبر می باشد.
باران : اعلام = اعلامیه ، علامت
