هم خانواده کلمه ظروف؛ ظرف و ظریف می باشد.
واژه ظروف ریشه در زبان عربی دارد و جمع کلماتی چون ظرف به معنی بشقاب و کاسه می باشد و همچنین جمع واژه ظریف به معنی شکننده و نازک می باشد است و در زبان محاوره و روزمره از واژه ظروف به معنی کاسه و بشقاب ها استفاده می شود به عبارتی کاربرد و مفهوم این واژه عموما به معنی اسباب غذا خوری می باشد.
هم خانواده کلمه زمان؛ زمانه می باشد.
واژه زمان در زبان و ادبیات فارسی به معنی روزگار و دوره می باشد و استفاده از واژه زمان در گفت و گو های روزانه به دو مفهوم و معنا می باشد یکی به معنی زمان و ساعت روزانه مثلا زمان پخش برنامه ای تلویزیونی و معنی دوم از واژه زمان، عصر و دوره می باشد مثلا در زمان های دور یا در زمان پادشاهی ساسانیان و یا زمانی که بیمار بودی از این دست مثال ها برای درک بهتر از واژه زمان می باشد یا مثلا در فصل سرما که نه مربوط به حال یا گذشته و یا آینده نمی باشد و منظور از هر زمان و هنگام می باشد. ساعات و زمان های تمام دنیا را با زمان ساعت گرینویچ تطابق می دهند .
هم خانواده کلمه سحر؛ اسحار و سحور می باشد.
واژه سحر یک واژه عربی است و در زبان و ادبیات فارسی به دو معنی می باشد واژه سحر به شرط وجود فتحه بر حرف سین به معنی سپیده دم صبح می باشد که پس از پایان شب و آغاز صبح به آن سحر یا پگاه می گویند و واژه سحر با این معنی در فرهنگ و زبان فارسی نامی دخترانه است که بر دختران اسم می گذارند و معنی دوم از واژه سحر به شرط بودن کسره زیر حرف سین به معنی جادو می باشد که همیشه واژه سحر با جادو همراه است.
هم خانواده کلمه میراث؛ وراث، وارث، ارث، مواریث و ارثیه می باشد.
واژه میراث از کلمه ارث گرفته شده است که ریشه در زبان عربی دارد و به معنی هر چیزی چه مادی و یا غیر مادی از کسی پس از مرگش به خانواده و نزدیکانش برسد میراث می گویند که معادل آن در زبان و ادبیات فارسی مرده ریگ یا ترکه می باشد.
هم خانواده کلمه اطلاع؛ مطلع، طلوع، طالع، طلعت و اطلاعات و اطلاعیه می باشد.
واژه اطلاع ریشه در زبان عربی دارد و معادل آن در زبان فارسی برابر است با آگاهی و خبر داشتن از موضوعی می باشد واژه اطلاعات که جمع واژه اطلاع می باشد در زبان فارسی بسیار پرکاربرد می باشد برای اطلاع از هر خبری یا اطلاع از هر چیزی به منبع اطلاعات رجوع خواهیم کرد معنی دیگر واژه اطلاع معرفت می باشد زمانی که فردی از علمی یا رشته خاصی اطلاع کافی داشته باشد به معنی رسیدن به معرفت آن رشته یا علم می باشد.
هم خانواده کلمه گل زار؛ گلزاران، لاله زار و گلزار می باشد.
واژه گل زار از ترکیب دو واژه یعنی گل و واژه زار می باشد به معنی سار یا جایگاه است و گل زار به معنی جای گل و گل سار می باشد همچنین این واژه به دلیل معنی زیبای آن در فرهنگ فارسی بر دختران و گاهی فامیلی یه خانواده اسم می گذارند و در موسیقی نیز واژه گل زار یکی از لحون موسیقی می باشد.
مترادف های واژه گل زار عبارت است از گلشن، گلستان و لاله زار می باشد و متضاد این واژه نیز گلخن می باشد.
هم خانواده کلمه هنرور؛ هنر پرداز، هنرآور، هنرروز و هنرمند می باشد.
واژه هنرور را شاید در پشت صحنه ساخت فیلم و سریال شنیده باشید که گاهی از واژه سیاهی لشکر به جای هنرور از آن استفاده می شود.
هم خانواده کلمه هاجر؛ هجرت، مهاجر ، هجر و مهاجرت می باشد.
کلمه هاجر نامی معروف از اولیا می باشد که نام همسر حضرت ابراهیم و مادر حضرت اسماعیل است که در فرهنگ و زبان فارسی نیز این اسم را بر روی دختران خود می نهند و معنی لغوی این کلمه بر گرفته از واژه هجر به معنی هجرت و رفتن می باشد و معنی مفهومی آن فاضل می باشد.
هم خانواده کلمه موفق ؛ وفق، موفقیت ، موافق و توفیق است.
واژه موفق از واژگانی است که ریشه در زبان عربی دارد و در زبان فارسی به معنی پیروزی و کامیابی است. واژه موفق در زبان فارسی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و در عبارت موفق باشید آرزویی است که در پایان جلسات یا سخنرانی یا هر گفت و گویی به کار برده می شود.
هم خانواده کلمه غذا؛ غذاء ، مغذی، تغذیه، اغذیه و اغتذاء است.
واژه غذا در زبان فارسی از پر کاربرد ترین واژگانی است که در طول شبانه روز از آن استفاده می شود. ریشه این لغت در زبان عربی است و به خوراکی مهم و سنگین غذا می گویند.
باران : اعلام = اعلامیه ، علامت
