هم خانواده کلمه دفاع؛ دفع، مدافعه، تدافع و مدافع است.
واژه دفاع ریشه در کلمه دفع دارد و از واژگان عربی است که معادل آن در زبان فارسی پدافند می باشد به معنی جلوگیری از حمله دشمن و با مقاومت در برابر حمله دشمن می باشد.
هم خانواده کلمه مرمت؛ مرمة می باشد.
واژه مرمت در زبان فارسی به معنی ترمیم می باشد و این واژه در ساختمان سازی و بازسازی سازه های قدیمی و باستانی تحت عنوان آثار باستانی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد عموما واژه مرمت در حیطه ساختمان سازی و بازسازی و ترمیم این آثار به مار می رود و در بازسازی های غیر از ساختمان بیشتر از واژه مترادف آن یعنی ترمیم استفاده می شود معنی واژه مرمت در اصطلاح فراتر از معنی واژه ترمیم می باشد شاید می‌توان ترمیم را زیر شاخه مرمت دانست.
هم خانواده کلمه اساس، موسس، تاسیس و موسسه می باشد.
واژه اساس در زبان فارسی به مفهوم اصل و پایه می باشد. اساس در واقع بنیاد هر چیزی می باشد اساس اصول اخلاقی اساس دین و یا اساس و بنیاد جامعه حتی اساس ساختمان و یا بنا و امثالهم همگی به بنیاد، پی یا مبنا آن ها اشاره دارد که بنیاد هر چیزی از چیست و یا هر چیزی بر چه اساسی می باشد کلا واژه اساس در زبان و ادبیات فارسی بسیار مورد استفاده قرار گرفته می شود.
هم خانواده کلمه زحمت؛ زحم، زحمات، مزاحمت و زحام و ازدحام می باشد.
واژه زحمت ریشه در زبان عربی دارد و از واژه زحم گرفته شده است که معادل آن در زبان فارسی سختی و رنج می باشد. واژه زحمت در گفت و گوی عامیانه و روزمره ای بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، زحمت دادیم و یا زحمت کشیدید از جمله تعارفات مرسوم در فرهنگ فارسی می باشد که روزانه به طور مداوم از آن استفاده می شود و هر آنچه که به سختی به دست آید و یا باید رنج بسیاری در دست یافتن به چیزی تحمل نمود از واژه زحمت استفاده می شود که باید زحمت کشید و زحمت دارد که به معنی سختی و رنج در کار را دارد. مترادف های واژه زحمت برابر است با مشقت، تعب، رنج، تقلا، عذاب، سختی، مزاحمت، دردسر، محنت، رنجه، تصدیع، کد و آزار می باشد.
هم خانواده کلمه تابش؛ تابیدن و تاب است.
واژه تابش در زبان و ادبیات فارسی به معنی پرتو و فروغ می باشد و منبع نوری که از آن روشنایی ساطع شود حال نور و پرتو آفتاب باشد چه آتش چه لامپ و غیره به اصطلاح از آن نور تابش می شود همیشه واژه تابش با نور و گرما همراه است تابش نور یا تابش گرما که به معنی نور تابیدن و تابیدن گرما بر هر چیزی می باشد.
هم خانواده کلمه خبر؛ اخبار، مخبر، خبر دار و باخبر می باشد.
واژه خبر یک واژه عربی است که در زبان فارسی بسیار مورد استفاده قرار گرفته می شود و معادل آن در زبان و ادبیات فارسی آگاهی دادن درباره چیزی می باشد. کاربرد واژه خبر در احوال پرسی های روزمره که در جمله چه خبر و یا در تلویزیون و رسانه های اجتماعی دیگر با برنامه خبر که ما را از اوضاع احوال دنیا با خبر می سازد می باشد و کاهی خبر به معنی حادثه و اتفاق می باشد.
هم خانواده کلمه حرکت؛ حرکه، حرکات، محرک، تحرک و تحریک می باشد.
واژه حرکت از حرکه گرفته شده است که ریشه در زبان عربی دارد و به معنی جنبیدن و فعالیت می باشد واژه حرکت در زبان فارسی به هر چیزی که جنبش داشته باشد گویند حرکت دارد همچنین واژه حرکت در رانندگی بسیار پر کاربرد و پر استفاده می باشد.
هم خانواده کلمه مولود؛ مولد، والد، میلاد، ولد، موالید، تولد، متولد و ولید می باشد.
واژه مولود ریشه در زبان عربی دارد که در فرهنگ فارسی نامی دخترانه محسوب می شود که به معنی فرزند به دنیا آمده می باشد که معادل آن در زبان فارسی واژه زاییده و نتیجه می باشد واژه مولود بیشتر در تولد اصحبان و مهتران استفاده می شود مانند مولود منجی عالم که از واژه مولود به جای تولد می باشد.
هم خانواده کلمه قدس؛ اقدس، مقدس، قدیس، قداست، قدوس و اقدس و یقدس است.
قدس کلمه اصلی با ریشه عربی دارد که در زبان و ادبیات فارسی معادل واژه پاکی می باشد و در ایران هم روزی را به نام روز قدس نامگذاری کرده اند که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان است و برای دفاع از مردم محروم و مظلوم فلسطین مردم به خیابان ها می آیند.
هم خانواده کلمه تعریف؛ تعارف، معرف ، معارفه، معرفی، تعاریف، عرف و معرفه و معارف است.
واژه تعریف در زبان و ادبیات فارسی به معنی شرح دادن و شناساندن می باشد. کلمه تعریف ریشه در زبان عربی دارد و ریشه این واژه عرف می باشد. همچنین در زبان فارسی بسیار پر کاربرد است. مثلا این واژه در جملاتی چون فلانی از فلانی تعریف کرد و یا فلان قصه را برای آنها تعریف کنید آورده می شود که به معنی تمجید و تشریح موضوع می باشد.
باران : اعلام = اعلامیه ، علامت
